سلام به همه اول از همه عید قربان رو بهتون تبریک میگم.خوش بگذره بهتون امروز خیلی خوشحالم اخه علی اومده خونه بعد 13 روز فک کن............................!!!!!!!!!!!!!!!! یه عالمه دلم واسش تنگیده بود خداییش علی هم اینقد دلتنگ شده بود که نگو خلاصه کلی خوش حالی کردیم یه چیزی.... علی تا الان دست به گوشیش نبرده گوشیشو چک کردم خدارو شکر چیزی ندیدم فعلا که دارم از خوشحالی بال در میارم دور علی مثل بروانه میگردم تا یه لحظه هم تنها نباشه اخه خطرناکه دیگه باید خودم مواظبش باشم باورتون میشه جرات نکردم ازش ببرسم که باهاش بهم زده یا نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ میترسم. خودمو زدم به خنگی چون تو گوشیش چیزی ندیدم فک میکنم همه چی بینشون تمومه حالا فعلا که خوشحالم تا بعد چی بیش میاد. فقط تورو خدا واسم دعا کنین دوباره شروع نکنه
نظرات شما عزیزان:
+نوشته
شده در چهار شنبه 3 آبان 1391برچسب:, ;ساعت16:6;توسط ملیحه; |
|